آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
موضوعات
آرشیو
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
|
این مرد پیاپی با دختران 18 ساله ازدواج می کرد
یکی از خوشبخت ترین مرد دنیا را می خواهیم به شما معرفی کنیم که این فرد کسی نیست جز “شاه امسواتی سوم” پادشاه سوازیلند احتمالا یکی از خوشبخت ترین مردان جهان است چرا که دهها هزار دختر این کشور حاضرند همسر وی شوند.به گزارش تکنازاو ازدواج کردن هر چهار سال یکبار را یکی از وظایف خود میداند و در مراسمی که “رید دنس” نام دارد ، دختران هیجده ساله تلاش می کنند تا نظر پادشاه این کشور را برای تعیین همسر جدید جلب کنند.
برابر اعلام پلیس شهرستان آمل مبنی بر سرقت مسلحانه در جاده آمل به بابل بلافاصله ماموران پلیس آگاهی مازندران به محل مورد نظر اعزام و به بررسی موضوع پرداختند.
با حضور ماموران شخصی به نام "الف" که از ناحیه دست و پا، با ضربات چاقو مجروح شده بود، اظهار داشت: با یک دستگاه خودروی نیسان حامل بار طالبی در حال تردد در جاده آمل - بابل به مقصد گرگان بوده که یک دستگاه خودرو بدون پلاک سد راه وی شده و چهار نفر سارق با تهدید اسلحه شکاری و سلاح سرد قصد سرقت خودرواش را داشتند.
بنا بر اظهار مالباخته به دلیل مقاومت وی، تیری از اسلحه شکاری سارقان به سمت وی شلیک شد که به یکی از همدستان افراد شرور اصابت کرد.
متهمان پس از مجروح کردن راننده خودرو با ضربات چاقو، خودروی نیسان را با بار طالبی سرقت و از محل متواری شدند. مالباخته مجروح نیز توسط ماموران به بیمارستان 17 شهریور آمل انتقال و تحت درمان قرار گرفت.
با تحقیقات انجام شده در همان ساعات اولیه مشخص شد سارق تیر خورده توسط همدستانش به یکی از بیمارستان شهرستان منتقل شده است ولی به دلیل شدت جراحات پرسنل بیمارستان از پذیرش وی خودداری کردهاند.
با دریافت این اطلاعات بلافاصله ماموران پلیس آگاهی به آدرس بیمارستان مورد نظر عزیمت و با بررسی شواهد و تحقیقات میدانی مشخص شد فرد مورد نظر به نام دانیال(متهم مجروح) توسط دو نفر از همدستانش جهت درمان به تهران انتقال داده شده است.
سرهنگ عظیمی رئیس پلیس آگاهی استان مازندارن با تائید این خبر به باشگاه خبرنگاران، گفت: ماموران با مشخص شدن هویت سارقان مسلح با انجام نیابت قضایی به تهران رفته و با دستگیری سارقان مسلح و کشف خودروی مسرقه به مازندران بازگشتند.
باشگاه خبرنگاران
مردی كه متهم است برای وادار كردن عروس سابقش برای ازدواج دوباره با پسرش روی او اسید پاشیده و بیناییاش را گرفته است با رای دادگاه به قصاص چشم محكوم شد. صدور این رای در حالی است كه متهم ادعا میكند این كار را در حالت بیهوشی انجام داده است.
مائده کوچولو و سقوط در فاضلاب
ساعت 8 شب 23 اسفندماه سال جاری مأموران کلانتری 16 آبادان در حال گشتزنی بودند که با صحنه عجیبی روبه رو شدند.
دختربچه دو سالهای که لباس قرمز رنگ به تن داشت داخل کانال فاضلاب افتاده بود. همین صحنه کافی بود تا سرباز جوان خود را داخل کانال دو متری بیندازد و با فداکاری جان دختربچه را نجات دهد.دختر کوچولو که «مائده» نام دارد به کلانتری انتقال داده شد و مأموران اورژانس نیز پس از بررسیهای ویژه از سلامتی کامل «مائده» خبر دادند اما سرباز جوان در صحنه نجات دچار مسمومیت شده و تحت درمان قرار گرفت.
با گذشت دو ساعت مادر مائده کوچولو خود را به کلانتری رساند و در حالی که خونسرد بود به مأموران گفت: برای تفریح و استراحت از اهواز به آبادان آمده بودیم و در حالی که «مائده» با دو خواهر دیگرش در پارک سرگرم بازی بود به داروخانه رفتم تا داروهایش را بخرم وقتی برگشتم متوجه ناپدید شدن «مائده» شدم، هر جا که میتوانستم سرزدم تا اینکه چند تن ادعا کردند دخترم داخل کانال فاضلاب سقوط کرده است.وی افزود: پارک تا جایی که سرباز جوان بچهام را نجات داده فاصله زیادی دارد و نمیدانم چطور این اتفاق افتاده است.سرباز جوان که «صابر نصاری» نام دارد گفت: بارها شاهد حوادث سقوط بچهها به کانال فاضلاب بودیم که به کام مرگ فرو رفتهاند و زمانی که متوجه سقوط «مائده» کوچولو به کانال دو متری شدم به داخل کانال رفتم تا حادثهای دیگر رخ ندهد.وی افزود: وظیفه من بهعنوان انسان بویژه در لباس پلیس کمک به مردم است و امیدوارم با رسیدگی مسئولان دیگر شاهد چنین حوادثی نباشیم.
مشرق
گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی
http://www.persianv.com/goonagoon
صبح روز بیست و سوم بهمن ماه وقتی دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت مریم (ع) در شهرستان سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد پس از یک روز تعطیلی وارد حیاط مدرسه شدند پیکر نوجوانی را دیدند که از دروازه فوتسال آبی رنگ حیاط آویزان است. این نوجوان با یک شال گردن دار زده شده بود.
با اینکه دانش آموزان از دیدن این صحنه ترسیده بودند اما خاطره دیدن اجساد کبوترها و گربه یی که پیش از این در حیاط مدرسه از دار آویزان شده بود برای آنها تداعی می شد. به گفته یکی از این دانش آموزان پیش از این گاهی حیواناتی که دار زده شده بودند در حیاط مدرسه دیده می شد.
او به اعتماد گفت: «یک بار جسد یک گربه را دیدیم که دار زده بودند و یک بار هم یک کبوتر مرده که به وسیله ریسمانی در حیاط مدرسه آویزان شده بود. » یکی از اهالی سوق که مایل به ذکر نامش نبود نیز در گفت وگو با اعتماد گفت: «کاملادر جریان این موضوع قرار دارم که مدیر مدرسه موضوع جسد گربه یی را که در حیاط مدرسه آویزان بود را به کلانتری خبر داد. »
این در حالی است که این دبیرستان خانه سرایداری و سرایدار ندارد و نگاهی به ارتفاع دیوارهای آن نشان می دهد که امکان پریدن افراد از روی دیوارها در نقاطی که ارتفاع کمتر است به راحتی وجود دارد. هرچند مسوولان انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد، این واقعه را خودکشی اعلام کرده اند اما خانواده این نوجوان هرگونه احتمال خودکشی را رد کرده اند.
در حالی که سرهنگ خشنود، رییس پلیس آگاهی شهرستان کهگیلویه در پاسخ به اعتماد از وجود چنین پرونده یی ابراز بی اطلاعی کرد، سرهنگ جهان دیماز، فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد گفت: «این موضوع تا این لحظه از نظر ما خودکشی است اما خانواده اش مدعی هستند که این نوجوان خودکشی نکرده است. با توجه به اینکه جنازه تحویل پزشکی قانونی شد، تا مشخص شدن نظر پزشکی قانونی که ممکن است ماه ها طول بکشد، باید منتظر ماند. »
او ادامه داد: «خانواده اش می گویند که اگر این نوجوان خودکشی کرده چرا نوک پاهایش بر روی زمین است؟ اما بر اساس تجربه می گویم که وقتی جنازه یی چند ساعت از یک شال آویزان باشد، امکان کش آمدن شال گردن وجود دارد. این جنازه هم چند ساعت در آن جا آویزان بوده است.»
تنها یک روز پس از مرگ این نوجوان در شهرستان سوق شایعه یی دهان به دهان چرخید. شایعه یی که از دلدادگی این نوجوان به یکی از دختران دبیرستان مورد نظر خبر می داد. حتی سرهنگ علی حسن جعفرنژاد، رییس پلیس آگاهی استان کهگیلویه و بویر احمد در این باره به «اعتماد» گفت: «هنوز تحقیقات در این باره نهایی نشده است البته شایعاتی هم شنیده می شود. ما هم این شایعات را از مردم شنیده ایم از جمله اینکه این پسر نوجوان دلباخته دختری در این مدرسه شده بوده است و برای آنکه توجهی از جانب دختر مورد علاقه اش ندیده دست به این اقدام زده است. اما همه اینها در حد حرف و شایعه است و تاکنون دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. بنابراین تا به پایان رسیدن روند تحقیقات باید منتظر ماند. »
با این همه برادر رضا این ماجرای مطرح شده را از اساس شایعه خواند. او گفت: «رضا نه از نظر فکری و نه از نظر فیزیولوژیکی هنوز به مرحله یی نرسیده بود که درگیر چنین موضوعاتی شود او هنوز در دنیای کودکی بود.»
بنا بر اظهارات برادر بزرگ تر این نوجوان، صبح روز بیست و دوم بهمن «رضا» از خانه خارج شد تا با دوستان هم محله یی خود در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کند. دوستانش گفته اند که او در تمام طول مسیر خوشحال بود و با دوستانش شوخی کرده و می خندید. بعد از اتمام راهپیمایی آنها به منزل رفتند تا ناهار بخورند و بعد از ظهر هم با هم به کوه رفتند. این نوجوان پس از بازگشت از کوه به زمین فوتبال رفته و با دوستانش فوتبال بازی کرده است. بازی فوتبال حدود ساعت پنج پایان یافته و رضا از دوستانش جدا شده است. پس از آن دیگر هیچکس از برنامه آخرین روز زندگی این نوجوان 14 ساله مطلع نیست.
برادر رضا به اعتماد گفت: «خانه ها در شهرستان سوق عمدتا بزرگ هستند. خانه پدری ما هم خانه بزرگی است. رضا گاهی در اتاق در کنار پدر می خوابید و گاهی در اتاقی دیگر در کنار مادر. آن شب هر کدام از والدین گمان می کردند که او در کنار دیگری به خواب رفته است. »
به گفته برادر رضا که خود نیز جسد را مورد معاینه قرار داده بود، با احتمال بالایی مرگ این نوجوان بین ساعت 12 شب تا یک بامداد اتفاق افتاده است. خانواده و دوستان رضا او را شاد توصیف کرده اند. او می خواست در رشته تجربی درس بخواند و مثل برادرش پزشک شود.
روز گذشته یک قاتل فراری در یک تعقیب و گریز پلیسی و در یک درگیری تن به تن با رئیس کلانتری دستگیر شد.
«محسن.ع» معروف به «محسن رنگی » که از اراذل و اوباش به نام جنوب غرب و جنوب تهران است و به اتهام قتل در استان قم، تهیه و توزیع شیشه، آزار دختران و آدم ربایی، حدود ۹ سال در استان ها و شهرستان های ایران از دست پلیس فراری بوده، چند روز پیش با شلیک گلوله حضور مجددش را در منطقه یافت آباد اعلام کرد.
این شرور خطرناک در چند روز پیش در جلوی درب مسجد یکی از دوستان قدیمی اش را به دلیل خصومت شخصی با شلیک تیر مجروح ساخت و متواری شد
به دنبال این موضوع، کلانتری یافت آباد عزمش را جزم کرد تا این قاتل فراری و خطرناک را دستگیر کند.
ماموران در بررسی بیشتر از این متهم دریافتند که اوایل امسال نیز ماموران مبارزه با مواد مخدر ناجا از مخفیگاه محسن رنگی یک لابراتور شیشه به همراه بیش از شش کیلوگرم شیشه کشف و ضبط کردند ولی متاسفانه موفق به دستگیر محسن رنگی نشده بودند و متهم از دستانشان گریخته بود.
ماموران تجسس و اطلاعات کلانتری یافت آباد در حین رصد و ردیابی متهم بودند که عصر روز گذشته از یک تیراندازی دیگر در خیابان معلم مطلع شدند و سریعا خود را جهت بررسی موضوع به محل مورد نظر اعزام شدند.
این بار به دلیل حساسیت موضوع سرگرد سینکایی رئیس کلانتری شخصا در عملیات حضور پیدا کرد و سپس با حضور در صحنه تیراندازی جوانی ۲۲ ساله را به نام احسان که به دلیل جراحت چاقو در صورت، سر و دستانش در خون غلط می زد، مشاهده کرد و سریعا مصدوم را با همکاری عوامل اورژانس را به بیمارستان منتقل شد.
پسر مجروح در حالی که خونریزی اش قطع نمی شد، پرده از جنایت دیگر «محسن رنگی» برداشت و به ماموران بیان داشت که محسن رنگی از چند سال پیش از من کینه داشته و امروز پس از مدت ها ناپدید شدنش بازگشت و انتقامش را از من گرفت.
در حالی که رئیس کلانتری می دانست که محسن رنگی برای اطلاع از وضعیت مصدوم به بیمارستان سر می زند، درون خودرو جلوی درب بیمارستان به کمین متهم نشست و پس از چند ساعت انتظار، بالاخره سر و کله متهم پیدا شد.
متهم به محض اطلاع و از حضور پلیس در اطراف بیمارستان با یک دستگاه خودرو پژو پرشیا صفر که هنوز پلاک نشده بود اقدام به فرار کرد و با سرعت بسیار زیادی وارد اتوبان خلیج شد.
متهم که در حین فرار به تعداد زیادی خودرو های شهروندان آسیب رسانده بود، با اجرای طرح مها به بن بست رسید و مجبور شد تا خودرویش را رها کرده و با پای پیاده اقدام به فرار کند.
«محسن رنگی» که تنها رئیس کلانتری را در پشت سرش می دید برای رهایی و کمتر شدن جرمش اسلحه کمری اش را به همراه تلفن همراه به رودخانه کن انداخت و به فرار خود ادامه داد.
در نهایت این قاتل فراری که از وحشی ترین شرور های جنوب و جنوب غرب به حساب می آمد وارد یک کارگاه متروکه شد و با کشیدن سلاح سرد آماده درگیری با رئیس کلانتری گردید.
در همین حین رئیس کلانتری که پشت به پشت متهم وارد کارگاه شده بود، با رویارویی با «محسن رنگی» در یک جنگ تن به تن البته نابرار توانست متهم مسلح را با دست خالی زمینگیر کرده و دستگیر کند.
«محسن رنگی» که برای بازجویی و تحقیقات فنی و پلیسی به کلانتری انتقال داده شده بود در پاسخ به اینکه تا الان چه تعداد از هموطنان را با تیغ تیز خود مجروح کرده ای؟ به خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران گفت: تعداد زیادی را با چاقو مصدوم و مجروح کرده ام، ولی تمامی کسانی که با چاقو زدم حقشان بوده است.
این فرد که جرم خود را سبک می شمرد، با اعتماد به نفس کامل از آزادیش در چند روز آینده خبر می داد.
سرگرد سینکایی رئیس کلانتری یافت آّباد گفت: متهم با دستور دادستان مدت سه روز در اختیار ماموران تجسس کلانتری است و تا حال حاضر نیز بیش از هفت شاکی این پرونده شناسایی و جهت شکایت به کلانتری دعوت شده اند.
گفتنی است؛ به دلیل حساسیت موضوع و جرائم متعدد این شرور و قاتل فراری، چنانچه در جنوب و جنوب غرب تهران از شهروندی زورگیری شده و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، تقاضا می شود برای شناسایی متهم به کلانتری یافت آباد مراجعه کند
3fa.ir.
منبع : افکار نیوز
به گفته خانواده سامان و ساسان، دوقلوي
یاد شده در هنگام زلزله در منزل بودند و ساسان در گهواره و سامان بر روی
زمین در خواب بودند که ناگهان زلزله آمد و سقف خانه بر روی آنها خراب شد.
با
گزارش خانواده اين دوقلو به نیروهای امداد حاکی از وجود این کودکان در زیر
آوار، بلافاصله نیروهای امدادی دست به کار شده و با تلاش آنان، دو قلوی دو
ماهه بدون اینکه هیچ آسیبی دیده باشند از زیر آوار بیرون کشیده شدند.
قیق وسایل داخل خانه متوجه چند تخته فرشی شدند که در داخل یکی از اتاقها به صورت پیچیده شده قرار داشتند که با باز کردن این تختههای فرش، کارآگاهان مشاهده کردند که تمامی آنها آغشته به خون بوده و قاتل یا قاتلین پس از ارتکاب جنایت آنها را پیچیده و رد داخل یکی از اتاقها قرار داده اند ؛ همچنین بنا بر اظهارات برادر مقتول، تا پیش از تخریب درب ورودی خانه توسط وی، در ورودی کاملا سالم بود که این خود نشان از آن داشت که قاتل یا قاتلین، آز آشنایان خانواده مقتول هستند.
شطرنج راز قتل را فاش کرد
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با انجام تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند که مقتول ( حسین ) در یکشنبه شب سوم دی ماه با مراجعه به یکی از همسایگان و عنوان این مطلب که یکی از دوستانش برای میهمانی به خانه اش آمده و قصد دارند تا با یکدیگر شطرنج بازی کنند، از وی درخواست کرده تا تخته شطرنج خود را به مدت یک شب به وی امانت دهد که همسایه مقتول نیز شطرنج خود را به وی امانت داده اما پس از آن دیگر هیچ اطلاعی از خبری و یا خانواده اش نمیشود.
شناسایی و دستگیری قاتل
با توجه به اطلاعات بدست آمده، بلافاصله با استفاده از اطلاعات بدست آمده از برادر مقتول و دیگر اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از دوستان رضا. ع ( 37 ساله ) شدند ؛ با شناسایی رضا به عنوان شخصی که آخرین بار در هنگام خروج از منزل مقتول مشاهده شده بود، بلافاصله کارآگاهان اداره دهم ششم دیماه اقدام به دستگیری وی نموده و رضا را جهت انجام تحقیقات به محل جنایت منتقل مینمایند.
با دستیگری و انتقال رضا به محل جنایت و در حالیکه وی مدعی شده بود که در سوم دی ماه برای انتقال بار به شهرستان آمل رفته، کارآگاهان به وجود آثار جراحت ناشی از بریدگی توسط جسم تیز بر روی دستان وی مشکوک شده بودند او مدعی میگردد که در شهرستان آمل مورد زورگیری قرار گرفته و چند زورگیر با تهدید چاقو و ضمن مجروح نمودنش اقدام به سرقت وجوه نقد از وی کرده اند ؛ با توجه به اظهارات رضا، بلافاصله هماهنگیهای لازم با پلیس آگاهی شهرستان آمل انجام و در کمتر از چند ساعت مشخص میشود که ادعای رضا در خصوص زورگیری توسط وی دروغ بوده و پروندهای در این خصوص در هیچ یک از مراکز انتظامی شهرستان آمل گزارش و ثبت نشده است.
با توجه به مشخص شدن کذب بودن صحبتهای قبلی و ادامه اظهارات ضد و نقیض و همچنین عدم ارائه توضیحات قانع کننده در خصوص علت بریدگیهای بر روی دستان، رضا به ناچار لب به اعتراف گشود و در کمتر از 24 ساعت از زمان کشف اجساد به ناچار لبه اعتراف گشود و به ارتکاب هر سه جنایت اعتراف کرد.
به گزارش روز جمعه جامجم آنلاین به نقل از پلیس آگاهی تهران، سرهنگ عباسعلی محمدیان در خصوص جزییات این حادثه گفت: در ساعت 3 بعدازظهر ششم دی ماه سال جاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 خبر کشف یک جسد در 20 متری ابوذر ـ 8 متری رضایی به مأموران کلانتری 161 ابوذر اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری و بررسیهای اولیه مشخص شد فردی به هویت "حسین. ر" ( 35 ساله ) با ضربات متعدد چاقو کشته شده و جسد وی نیز در داخل کمد دیواری محل سکونتش کشف شده است.
با اعلام خبر به پلیس آگاهی و دادسرای امور جنایی، بلافاصله تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم پلیس آگاهی به همراه عوامل تشخیص هویت، پزشکی قانونی و قاضی کشیک دادسرای جنایی تهران در محل ارتکاب جنایت حاضر شدند.
با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده در خصوص ارتکاب جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد تشکیل و به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران، پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
نحوه کشف اجساد
با انجام تحقیقات از برادر مقتول، وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: از دو روز پیش، از برادرم و همچنین فرزند و همسرش هیچ اطلاعی نداشتیم تا اینکه امروز زمانیکه به درب خانه آنها مراجعه کردم، همسایگان آنها اظهار داشتند که یکشنبه شب یک بار صدای جیغ بلندی را از خانه برادرم شنیده اند و پس از آن نیز دیگر هیچ اطلاعی از برادر من و یا اعضای خانوادهاش نداشته و از آن زمان هیچکدامشان را ندیده اند.
برادر مقتول در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: با توجه به صحبتهای همسایگان، با تخریب درب ورودی وارد خانه برادرم شده و زمانیکه وارد خانه شدم بوی بدی به مشام رسید ؛ به دنبال منشأ بوی داخل خانه بودم که به سمت کمد دیواری رفته و زمانیکه درب کمد دیواری را باز کردم با جسد برادرم روبهرو شدم که در داخل یک پتو پیچیده شده بود ؛ زمانیکه جنازه را از داخل کمد دیواری بیرون آوردم مشاهده کردم که برادرم آغشته به خون است و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
با توجه به اظهارات برادر مقتول و همچنین اظهارات همسایگان در خصوص شنیده شدن صدای جیغ از داخل خانه مقتول و با توجه به وقوع چند روز از زمان وقوع جنایت ـ با توجه به اظهار نظر تیم پزشکی قانونی ـ و ناپدید شدن همسر و فرزند مقتول و احتمال وقوع جنایتهای بیشتر، کارآگاهان اداره دهم با بازرسی دقیق از قسمتهای مختلف خانه موفق به کشف جسد متعلق به همسر مقتول به هویت "شکوفه. ت" (35 ساله) و همچنین فرزند مقتول به هویت "مهدی. ر" (10 ساله) شدند که اجساد آنها نیز در مابین رختخوابهای داخل کمد دیواری کشف شد ؛ بررسی دو جسد کشف شده جدید نیز نشان داد که همسر مقتول نیز همانند حسین. ر با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و فرزند آنها ( مهدی ) نیز با یک ضربه چاقو به قتل رسیده است.
در ادامه و در بررسی محل جنایت، کارآگاهان با وارسی دقیق وسایل داخل خانه متوجه چند تخته فرشی شدند که در داخل یکی از اتاقها به صورت پیچیده شده قرار داشتند که با باز کردن این تختههای فرش، کارآگاهان مشاهده کردند که تمامی آنها آغشته به خون بوده و قاتل یا قاتلین پس از ارتکاب جنایت آنها را پیچیده و رد داخل یکی از اتاقها قرار داده اند ؛ همچنین بنا بر اظهارات برادر مقتول، تا پیش از تخریب درب ورودی خانه توسط وی، در ورودی کاملا سالم بود که این خود نشان از آن داشت که قاتل یا قاتلین، آز آشنایان خانواده مقتول هستند.
اعتراف به جنایت
رضا در اعترافات خود به کاراگاهان گفت: یکشنبه شب به بهانه میهمانی و در واقع با انگیزه تسویه اختلافات قبلی خود با حسین به خانه وی رفتم در حدود ساعت سه بامداد روز دوشنبه بود که در حین بازی شطرنج مجددا صحبت بر سر اختلاف قبلی خود با حسین را آغاز کردم که همین موضوع باعث شد تا با یکدیگر درگیر شویم که ناگهان حسین با استفاده از چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود چند ضربه به دست من زد اما من توانستم چاقو را از او گرفته و چندین ضربه به او وارد نمایم؛ در همین زمان همسر حسین که متوجه سر و صدای ما شده بود وارد اتاق شد و با دیدن جنازه همسرش، جیغ بلندی کشید که بلافاصله برای ساکت کردنش چند ضربه چاقو به او زده و او را نیز به قتل رساندم. هنوز چند لحظه از کشته شدن حسین و همسرش نگذشته بود که متوجه شدم فرزند 10 ساله (مهدی) آنها به خاطر صدای جیغ مادرش از خواب بیدار شده و شاهد کشته شدن مادرش توسط من بوده ؛ به همین علت و برای آنکه شاهدی باقی نگذارم او را نیز با یک ضربه چاقو به قتل رسانده و پس از قرار دادن هر سه جنازه در داخل کمد دیواری و در میان رختخواب ها، شبانه از خانه خارج شدم.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به حساسیت موضوع و اهمیت کشف سریع این پرونده، از همان دقایق اولیه کشف سه جسد در یک محل تحقیقات تخصصی با حضور بازپرس محترم پرونده و تیم ویژه اداره دهم در دستور کار قرار گرفت که با اقدامات سریع و همچنین همکاری همکاران ما در مجموعه پلیس آگاهی شهرستان آمل در خصوص بررسی سریع اظهارات متهم پرونده، این پرونده در کمترین زمان ممکن و در کمتر از 24 ساعت کشف شد و متهم پرونده لب به اعتراف کشود و به ارتکاب هر سه جنایت اعتراف کرد که با دستور مقام محترم قضایی، قرار بازداشت موقت صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
منبع تكناز
مطالب پربازدید
نظرسنجي
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان
تبلیغات متنی